نابرابرى زن و مرد تنها در قانون نيست. تنها در ايران و افغانستان در عمل نيست. نابرابرى زن و مرد را مى توان در روش زندگى اى ديد که در آن زن به مرور اعتماد بنفسش را از دست مى دهد. زندگى مشترکى که يکى يعنى مرد هدف و ديگرى يعنى زن وسيله است. ايران و افغانستان فيلم نهايت نابرابرى زن و مرد را به نمايش گذاشته اند. وگرنه اگر نابرابرى زن و مرد را در تمام عرصه هاى آن بسنجيم مى بينيم که اين نابرابرى همه جا هست و مبارزه با آن راحت نيست. نابرابرى زن و مرد رنگ و مليت نمى شناسد. براى همين وقتى به خانه يک خانواده آفريقايى هم مى رويد ممکن است همان صحنه اى را ببينيد که در يک خانواده سنتى ايرانى مى بينيد. منظورم همان صحنه اى است که مرد نشسته است و با شما يعنى مهمان خوش و بش مى کند و زن مشغول خدمات دادن به خانواده بعلاوه شما است. مى بينيد که زن در عين حال که دارد غذا را آماده مى کند، براى شما و بقيه چاى و ميوه (بنابر سطح درآمد و زندگى) مى آورد. بعد از غذا اگر شب باشد بايد ظروف را بشويد و بچه ها را بخواباند و بعد از اين همه کار و خستگى اگر در رختخواب دست به نافرمانى در مقابل خواست مرد که سکس مى خواهد بزند، اگر کتک نخورد مورد سرزنش قرار مى گيرد. ادامه خواندن نابرابرى زن و مرد در محيط کوچک خانه
دسته: مقاله
زنان و فرهنگ ايرانى-اسلامى (۳)
آگهى ازدواج
به چند آگهى ازدواج در روزنامه نيمروز شماره ٥٧٩ توجه کنيد:
“آقاى ٤٥ ساله جدا شده از همسر ايرانى مايل به آشنايى و ازدواج با خانم ايرانى تا سن ٣٦ سال معتقد به فرهنگ و اصول ايرانى مى باشم.” ادامه خواندن زنان و فرهنگ ايرانى-اسلامى (۳)
زنان و فرهنگ ايرانى-اسلامى (٢)
همه ما مى دانيم که در حال حاضر جنبش زنان در ايران در تقابل همه جانبه اى با رژيم قرار دارد و اعتراضات زيادى عليه قوانين ضدزن است. خواستهاى زنان شديدا شکل و مضمون سياسى دارند. زنهايى که روسريشان را پس و پيش مى کشند و با روسريشان بازى مى کنند، در واقع آگاهانه يا ناآگاهانه بازى سياسى مى کنند. در ايران اگر زنى بخواهد آنطور که دوست دارد زندگى کند و نخواهد تن به خواستهاى نابجاى پدر، برادر و يا شوهرش دهد، نه تنها با فرهنگ و سنتهاى مردسالار طرف است بلکه با جمهورى اسلامى و قوانين زن کش و سرکوبگرانه آن طرف است. مثلا عاشق شدن زن و رابطه با مردى ممکن است به آسانى به زندان و شلاق و سنگسار منجر شود. ادامه خواندن زنان و فرهنگ ايرانى-اسلامى (٢)
زنان و فرهنگ ايرانى-اسلامى (١)
زنان در ايران در اوج بى حقوقى به سر مى برند و جمهورى اسلامى از هيچ تلاشى براى تداوم اين وضعيت کوتاهى نمى کند. اگر امروز در ايران جمهورى اسلامى نبود يعنى شلاق و سنگسار نبود، زنان تلاش مى کردند که به حقوق برابر با مردان دست يابند. جنبش اعتراضى تاکنونى زنان در شرايط سرکوب و اختناق کاملا گوياى اين واقعيت است. در ايران اولين مانع آزادى زنان جمهورى اسلامى است. ولى آيا فقط جمهورى اسلامى است که مانع آزادى زنان است؟ آيا زنانى که از دست جمهورى اسلامى و قوانين زن کش آن فرار مى کنند به آزادى مى رسند؟ آيا زنانى که به اروپا مى آيند قادرند از شرايطى که در اين کشورها پيدا مى کنند استفاده کامل را ببرند؟ واقعيت نشان مى دهد که نه. ادامه خواندن زنان و فرهنگ ايرانى-اسلامى (١)
تجاوز هم يک شکنجه است
اين نوشته براى اولين بار در ماه اکتبر سال ٩٩ در نشريه کانون ايرانيان لندن به چاپ رسيد.
بيشترين نمود فرهنگ يک جامعه را مى توان در ادبيات آن جامعه ديد. ادبياتى که خود وظيفه انتقال فرهنگ را به نسل بعد به عهده دارد. فرهنگ بخشا با ادبيات است که خود را باز توليد مى کند. فرهنگ مردسالارانه ايرانى که زن ستيزى جزء وجودى اش است حتى در خارج از ايران نيز خود را با ادبياتش بازسازى مى کند. اگر کتابهايى را که اسمى از زن در آنهاست بازخوانى کنيم، حتما نمونه هاى زيادى از برخوردهاى مذهبى-مردسالارانه را در آنها خواهيم ديد. ادامه خواندن تجاوز هم يک شکنجه است