روایت رژیمی از زندان‌هایش / نگاهی به کتاب زندانبانم: “تابوت زندگان” نوشته: هما کلهری

هما تواب نشد – او رژیمی شد

آشنایی من با هما کلهری به خواندن کتابش (یاد نوشته ها، تابوت زندگان، 1399) مربوط نمی شود. او زندانبانم بود. من در بند هفت قزل حصار بودم که زندانبان قبلی جایش را به هما داد. همانطور که زندانبان قبلی رفت که آزاد شود، هما هم می دانست که خط فاصل دوازده سال حکم زندان تا آزادی مدتی زندانبانی است. و چه خوب شغلش را انجام می داد، که بعد از آزادی پی در پی شغل برایش ردیف کردند، در حالی که زندانیانی که به اسم تواب آزاد شدند برای سال ها امکان پیدا کردن کار نداشتند. ولی هما در روزنامه کیهان هوایی که دستگاه پروپاگاندای رژیم در افکارسازی جامعه را به عهده داشت و زیر دست عباس سلیمی از اعضای دفتر سیاسی سپاه، قلم زد.

من سه خاطره ویژه از هما را که در کتاب خاطرات زندانم “زیر بوته لاله عباسی” که سال 2002 نیز چاپ شده است دراینجا بازنشر می کنم: ادامه خواندن روایت رژیمی از زندان‌هایش / نگاهی به کتاب زندانبانم: “تابوت زندگان” نوشته: هما کلهری