ادبيات سرکوب يا ضدسرکوب
اخيرا چهار جلد کتاب توسط آقاى ايرج مصداقى زندانى مجاهد منتشر شده است که در رابطه با دوران زندان ايشان و “نقد” ديگر ادبيات زندان مىباشد. ايشان در کتابشان منکر صحت اطلاعات موجود در کتابهاى اکثر زندانيان سياسى شده و به ترور شخصيت نويسندگان آنها دست زدهاند. کتاب آقاى مصداقى و بعضى از نقدهايى که روى کتاب ايشان شد و پاسخهايى که ايشان به نقدهاى کتابشان دادند مملو از توهين، تحقير، فحاشى، محاکمه، بازجويى، تنفر و در يک کلام ترور شخصيت هستند! شايد شما خواننده اين سطور هم با اين نوشتهها روبرو شدهايد و با خواندن آنها به چرائى اين انزجارنامهها فکر کردهايد. از لفظ انزجارنامه تعجب نکنيد، در طى اين نوشته متوجه خواهيد شد که اينها نه تنها نقد و بررسى نيستند بلکه تنها انزجارنامههايى هستند که در زندان، زندانى را برايش تحت فشار قرار مىدادند. انزجارنامههايى که در دنياى آزاد و باز سياسى و دور از زندان و اختناق رژيم نوشته مىشوند. در اين نوشته من سعى دارم اين پديده را تا حدى باز کنم، به اين اميد که ادبيات زندان در همين نقطه سرکوب بايستد و از اين به بعد ادبياتى ضدسرکوب باشد. ادامه خواندن ادبيات زندان