مصاحبه با رادیو همبستگی

همبستگى: شما اخيرا کتابى منتشر کرديد به نام «زير بوته لاله عباسى» لطفا در مورد کتابتان کمى توضيح دهيد.

– اين کتاب را هرچند به شکل داستان نوشته ام که خواندش را جذاب کند، ولى بر اساس واقعياتى است که در دوران هشت سالى که در زندانهاى جمهورى اسلامى بودم شاهدشان بوده ام. من از نيمه سال ٦١ تا نيمه سال ٦٩ زندانى رژيم اسلامى بودم. اين کتاب سندى بر عليه جنايات جمهورى اسلامى است. در ضمن کوشيده ام اشکال مختلف اعتراض و مبارزه در زندان را نيز نشان دهم و شايد همين امر اين کتاب را از ديگر ادبيات زندان متمايز مى کند.

همبستگى: شما از نزديک شاهد جنايات و وحشيگرى جمهورى اسلامى به شکل عريان آن بوديد، لطفا يکى از تلخترين خاطراتتان در دوره زندان را برايمان تعريف کنيد.

– يکى از تلخترين خاطراتم مربوط به دوران ٦٧ است. دورانى که رژيم درهاى زندان را بست و ملاقاتها را متوقف کرد که به قول خودش زندان را “پاک” کند. در مدت کوتاهى تعداد زيادى از زندانيان مرد را کشتند. بعد به سراغ ما زنان آمدند و اول زندانيان مجاهد را بردند و کشتند. بعد هرهفته تعداد ده نفر را از بند براى شلاق مى بردند. آنها را بعلاوه تعدادى که از قبل در سلولهاى انفرادى بودند در هر وعده نماز شلاق مى زدند تا اسلام را بپذيرند. تعدادى تعادل روانى شان را از دست دادند و دست به خودکشى زدند و جان سپردند. تعدادى زير شلاق دست به خودکشى زدند چون نمى خواستند کوتاه بيايند. اين عمليات زمانى متوقف شد که هر کس انتظار نوبت خودش را مى کشيد که به زير شلاق برود و بوى خون فضاى زندان را پر کرده بود.

همبستگى: آيا فکر ميکنيد که وضيعت زندانها و زندانيان در سالهاى اخير تغيير کرده باشد، اوضاع در حال حاضر چگونه است؟

– شايد بشود گفت که وضعيت زندانها تغيير کرده است چون وضعيت جامعه تغيير کرده است. در آن دوران رژيم علنا مى کشت و به آن افتخار مى کرد، حالا مخفيانه مى کشد. در آن زمان نسل ما را درو کرد تا انقلاب ٥٧ را سرکوب کند. امروز با نسلى روبرو است که دارد پايه هاى اسلام و رژيم را مى لرزاند. تفاوت زندان امروز با زندانى که من در آن بودم در رابطه با زندانيان است. زندانيان امروز مردمى هستند که بخاطر فقر و ندارى و اينکه جانشان به لبشان رسيده دست به تظاهرات زده اند و دستگير شده اند. و يا دانشجويانى هستند که در اعتراض به اختناق و يا براى اين و يا آن حق دست به تظاهرات زده اند و در اين رابطه دستگير شده اند.

در دوران ما شرايط اجتماعى متفاوت بود و در نتيجه زندانيان عمدتا جوانانى بودند که در اثر شور دوران انقلاب به خيابانها آمده بودند و بعد از سال ٦٠ حاضر نبوده به خانه هايشان برگردند. رژيم براى آنکه آن نسل را به خانه هايشان برگرداند و مجبورشان کند که از خواسته هايشان که برايش انقلاب کرده بودند کوتاه بيايند، تعداد زيادى را دستگير و اعدام کرد. در واقع زندانيان آن دوران عمدتا جوانانى بودند که در انقلاب شرکت کرده بودند و رژيم براى شکست انقلاب آنها را دستگير و خيلى شان را اعدام کرد. زندانيان امروز نسل ديگرى از انقلابيون را تشکيل مى دهند. اينها سرکوب سال ٦٠ را نديده اند. شايد بتوان گفت زندانيان امروز متعلق به نسلى هستند که شکست نخورده است و رژيم هم مى داند که قادر به شکست آنها نيست. زندانيان اين دوره بخشى از آن نسلى هستند که مى رود تا خاکستر رژيم اسلامى را در درياى آرزوهايش فوت کند.

همبستگى: همانطور که مطلع هستيد کميسيون حقوق بشر ايران را جزو کشورهايى که حقوق بشر آنجا رعايت ميشود قلمداد کرده است، نطرتان در اين مورد چيست و اساسا چرا دولتهاى غربى چنين تصميمى را گرفتند؟

– متاسفانه سازمان ملل و دستگاه عريض و طويلش مستقل از دولتهاى غربى عمل نمى کند. از آنجايى که دولتهاى غربى از هر نوع تغييرى در ايران که منجر به چپ روى اجتماعى شود مى ترسند، از دولت خاتمى دفاع مى کنند. اين دولتها همانطور که از ترس عميق شدن انقلاب در ايران از خمينى حمايت کردند حالا هم با حمايت خاتمى سعى مى کنند که جلوى سرنگونى رژيم را بگيرند. اينها مى دانند که با سرنگونى رژيم اسلامى، رخسار خاورميانه عوض خواهد شد. براى همين همه تلاششان را مى کنند که در ايران انقلابى رخ ندهد. اينکه کميسيون حقوق بشر رژيم فاشيستى اسلامى را ناقض حقوق بشر نمى داند فقط بخاطر همين محاسبات سياسى در سطح جهان است.

همبستگى: کتاب شما در مورد زندانهاى جمهورى اسلامى عملا سند غير قابل انکارى است در جهت وضعيت حقوق انسانها در ايران، آيا فکر نميکنيد که خاطرات و کتابتان را به انگليسى چاپ کنيد تا مردم بيشترى در سراسر دنيا به واقعيات در ايران پى ببرند؟

– دوستانى دارند اين کتاب را به زبانهاى انگليسى و سوئدى ترجمه مى کنند. اميدوارم که بتوانم آنرا به زبان انگليسى چاپ کنم. واقعا دنيا بايد ماهيت اسلام و رژيم اسلامى را بشناسد و اين کتاب در روشن شدن اذهان عمومى در اين رابطه مى تواند موثر باشد. چرا که اذهان عمومى تحت تاثير مطبوعات يکطرفه اى است که چهره واقعى رژيمها از جمله جمهورى اسلامى را نشان نمى دهند.

همبستگى: بعد از سالها آزادى از زندان و زندگى در انگلستان آيا تاثيرات دوران زندان در شما باقيست و کلا زندان چه نقشى در زندگى شما داشته است؟

– متاسفانه بايد بگويم که زندان و شکنجه تاثيراتى بر روح و روان انسان مى گذارد که رهايى از آن آسان نيست. شايد بتوانم بگويم که شامل حال زمان هم نمى شود. يعنى نبايد فکر کرد که به مرور زمان زندان و تاثيرات آن از ذهن انسان پاک مى شود. سالها از دورانى که زندان بوده ام گذشته است ولى هنوز مواقعى پيش مى آيد که مى بينم عکس العملم در مورد مسئله اى تحت تاثير دوران زندان بوده است. تنها مى توانم بگويم که آن تاثيرى که رژيم مى خواست بر من نداشته است. منظورم رها کردن مبارزه و سکوت اختيار کردن است. همچنان سعى مى کنم که برعليه رژيم اسلامى و هرنوع بى عدالتى و نابرابرى مبارزه کنم. نوشتن اين کتاب را هم در راستاى همين آرمانها مى بينم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *